در کافه بنشین، چند خطی کتاب بخوان. شاید این مغازه ها (ببخشید کافه ها) روزگاری نباشند یا شاید این کتاب های قلم خورده دیگر از رنگ هم بیفتند. شاید دیگر منی نبودم که منتظرش نشسته باشی. تا به حال فکر کرده ای به جای بارانی بروی تا شاید از آن چتری که خریده ای استفاده کنی. یا در فصلی سرد لباس نپوشی تا قرص های سرماخوردگی ات مصرف شوند. شاید ما به دنبال اندوهی میگردیم که اشکهایمان را برایش سرازیر کنیم